هر کالایی بازار خاص خود را دارد چه از نظر مکانی و یا زمانی اما کتاب از جمله کالاهایی است که در هر زمان مشتری خاص خود را دارد. برای کتابهایی که هر روز در دست میگیریم، هزینههایی هم برای تألیف، ترجمه، طراحی و غیره صورت گرفته است و ما هزینه همه اینها را یکجا پرداخت میکنیم. حال افرادی بدون در نظر گرفتن همه این هزینهها و حق تالیف شروع به کپیِ این کتابها و فروش آنها کردهاند. در این گزارش به اینکه چگونه این کار انجام میشود و در بازار کتاب چه اثری دارد، میپردازیم.
خیابان انقلاب را میتوان یکی از فرهنگیترین مکانهای تهران نامید. وجود کتابفروشیها و انتشاراتیهای مختلف، سینماهای معروف و دانشگاه تهران باعث شده است این خیابان قدیمی، به یکی از مراکز فرهنگی تهران تبدیل شود.
هر فردی که نیاز به خرید کتاب دانشگاهی، کمک آموزشی یا حتی رمان داشته باشد سری به این خیابان میزند. در خیابان انقلاب که قدم میزنید علاوه بر کتاب فروشیهایی که به زیباترین شکل چیده شدهاند و شما را به خرید کتاب دعوت میکنند، دستفروشهایی در گوشهوکنار خیابان بساط کردهاند و همیشه هم چند نفری در کنارشان در حال انتخاب و خواندن کتاب هستند.
وسوسه خرید از دستفروشها
با دیدن دستفروشها تمایل پیدا میکنید تا سری به آنها بزنید و ببینید چه کتابهایی دارند؟ کتابهای صادق هدایت، مسعود بهنود و دکتر شریعتی که کمی کهنه و قدیمی هستند نظرتان را جلب میکند اما در کنار اینها کتابهای پرفروش سال، مثل: من پیش از تو، من پس از تو و قلعه حیوانات نیز به چشم میخورد.
فروشندگان این کتابها افراد مختلفی هستند، بعضیها که سنوسالدار هستند به راحتی میتوانند شما را برای خرید کتاب تشویق و راهنمایی کنند، مثل اینکه بهترین ترجمه از کتابهای «اوریانا فالاچی» ترجمه «لیلی گلستان» است و موضوع هر کدام از کتابها چیست؟ در این صورت است که حتی اگر شما تصمیمی برای خرید هم نداشته باشید با چند جلد کتاب به خانه باز میگردید. اما فروشندههایی که کمی جوانتر هستند فقط میتوانند در این حد شما را راهنمایی کنند که من پیش از تو، من پس از تو یکی از کتابهای پرفروش سال است.
تاثیر دستفروشی بر بازار کتاب
دستفروشان کتاب میتوانند تاثیرهای مختلفی بر بازار کتاب داشته باشند: همین بساط کوچک کنار خیابان نظر افراد را به خود جلب میکند تا جلو بیایند و نگاهی به کتابها بیندازند و همچنین وجود کتابهای قدیمی و دستدوم میتواند برای افرادی بسیار جالب باشد؛ وکسانی که به دلیل گرانی کتاب از کتاب خواندن صرفنظر میکنند مطئناً میتوانند در این مکان کتاب مورد نظر خود را با قیمت مناسب پیدا کنند. اما از جایی دیگر دعوای قدیمی میان مغازهداران و دستفروشان در جریان است. یکی از آنها در این باره میگوید:«مردم از کتابفروشیها بیشتر خرید میکنند و اگر به دنبال کتاب قدیمی باشند سراغ ما میآیند.» البته این حرف را در حالی میزند که در بساطش کتابهای نو و پرفروش سال به چشم میخورد.
افست…
جریان این کتابهای نو که در بساط همهشان دیده میشود چیست؟ کتابی که در مغازه روبهرو ۳۰ هزار تومان به فروش میرود در بساط دستفروشها در حالی که نو است و حتی جلد رویش هم تغییر نکرده ۲۰ هزار تومان قیمت دارد. شاید بگویید:«دستفروشها سود خود را کم کردهاند.» اما علاوه بر همه اینها پای کتابهای اُفست نیز در میان است.
از چند سال پیش که فروش فیلمهای سینمایی بعد از اکران در شبکه خانگی شروع شد، افرادی شروع به کپی کردن این فیلمها و فروش غیرقانونی آنها با قیمت بسیار پایین کردند. البته این جریان بعد از اعلام هنرمندان از حمایت نکردن این افراد و حتی کارگردانانی که گفتند راضی نیستند مردم اینگونه اثرشان را تماشا کنند نه تنها تمام نشده است بلکه به بازار کتاب هم رسیده است.
یکی از دستفروشهایی که کتابهایش کمی قدیمی هستند میگوید:«کتابهای من را میبینید؟ هیچ کدام از کتابهایم تکراری نیست من اینها را از کتابخانهها میخرم اما کتابهایی که در بقیه جاها میبینید نو و افست هستند و از بین پرفروشترینها انتخاب شدهاند به همین دلیل کتابها یک شکل هستند. این کتابها ارزانتر از کتابهای اصلی هستند و معلوم است خریدار از دستفروش خرید میکند.»
چاپ افست در حقیقت کپی از نسخه اصلی کتاب است که کیفیت بسیار پایینی در برابر نسخه اصلی کتاب دارد و فونت ریزتر آن باعث خستگی زودهنگام چشمها میشود.
تاثیر کتابهای افست
علاوه بر همه اینها نمیتوانیم از ضرری که فروش این کتابها به انتشاراتیها و مغازهداران وارد میکنند را نادیده بگیریم. در زمانی که تیراژ کتابها به سرعت در حال پایین آمدن است و کتابفروشیهای قدیمی و معروف تعطیل شدهاند، و بقیه هم با فروش کتابهای کمک آموزشی و لوازمالتحریر سرپا ماندهاند فروش کتابهای افست مطمئنا تاثیر نامطلوبی در این زمینه دارد.
«ما مغازهداران و ناشران برای کتابهای افست به اتحادیه شکایت کردهایم اما خودمان نمیتوانیم پیگیرش باشیم. اتحادیه باید خودش این موضوع را پیگیری کند.» اینها را صاحب یکی از کتابفروشیهای انقلاب میگوید و درباره خرید مردم اضافه میکند:«مثلا کتابی مثل چهار اثر از فلورانس در مغازه ۲۸ هزار تومان است در حالی که دستفروشها آن را ۱۰ هزار تومان میفروشند معلوم است خریدار از کدام خرید میکند. معلوم است روی فروش ما اثر دارد.» دیگری میگوید:«اگر پیگیری شود جریمه مادیاش ۱۰۰ میلیون تومان است.»
در حقوق چاپ و نشر هم آمده است:«هرکس تمام یا قسمتی از اثر دیگری را که مورد حمایت این قانون است به نام خود یا پدیدآورنده بدون اجازه او و عالماً و عامداً به نام شخص دیگری غیر از پدیدآورنده نشر یا پخش یا عرضه کند به حبس تادیبی از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.»
وظیفه ما به عنوان خریدار کتاب چیست؟
از جریان چاپ کتابهای افست مدتی میگذرد و افرادی مثل ما ندانسته و با هدف خرید کتاب به اقتصاد و بازار نشر و کتاب صدمه میزنند. اینکه چرا تاکنون جلوی این کار گرفته نشده است و سود افراد چقدر میتواند باشد را نمیدانیم اما، ما میتوانیم با نخریدن کتابهای افست جلوی ضرر اینکار را بگیریم و نگذاریم بازار نشر از دست کتابخوانها هم لطمه بخورد.
خرید از دستفروشهای انقلاب و پیدا کردن کتابهای قدیمی و نایاب بسیار دلپذیر است اما یادمان باشد از این پس از کتابهای افست خریداری نکنیم که نه از نظر اخلاقی درست است و نه ناشر و مغازهدار از خرید آنها راضی است.